دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
آیت الله میرزا محمد علی مدرس چهاردهی گیلانی

حوزه/ حاج حسن هر سال مبالغ هنگفتی از پول و کالا برای آقا میرزا محمد علی چهاردهی داماد خود به نجف ارسال می کرد تا اینکه در یکی از سال ها وی برای زیارت و دیدار با دختر و داماد معروف خود به نجف اشرف رفت. با کمال تعجب دید که ...

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، یکی از عالمان نامدار حوزه نجف اشرف (قرن 13 - 14ق) که همه عمرش را صرف خدمات دینی و علمی کرد، آیت الله میرزا محمد علی مدرس چهاردهی گیلانی (ره) است.

* ولادت

میرزا محمد در شب جمعه شب 26 ریبع الثانی 1252 در خاندانی علمی در روستای چهاردهی 15 کیلومتری شهرستان آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود.

پدر میرزا محمد، آیت الله ملا محمد نصیرالدین مدرس چهاردهی از عالمان موجه و متقی آن سامان، تحصیلات خود را در اصفهان به پایان برد و همزمان با رحلت پدر، برای ارشاد مردم و اقامه جماعت به چهارده برگشت.

میرزا محمد علی یک سال بعد از رحلت پدر در حالی که قرآن و مقداری از مقدمات علوم دینی را نزد پدر در رشت آموخته بود، به مدرسه صالحیه قزوین رفت و سه سال به تحصیل پرداخت و برای تکمیل تحصیلات رهسپار عتبات عالیات گردید.

* اساتید نجف

میرزا محمد علی مدرس چهاردهی بعد از مدتی توقف در کربلای معلی رهسپار نجف اشرف گردید و توانست از خرمن دانش استاتید پرآوازه شیعه خوشه های فراوانی بچیند. اسامی اساتید نامداری که مدرس چهاردهی از وجود علمی آنان بهره برد، چنین است:

«شیخ مرتضی انصاری»، «آیت الله العظمی سید حسین کوه کمره ای، «آیت الله العظمی میرزا حبیب الله محقق رشتی»، «آیت الله شیخ علی خلیلی تهرانی فرزند میرزا خلیل رازی».

* شاگردان

وی 60 سال صاحب کرسی تدریس بود و شاگردان فراوانی را به جامعه اسلامی تحویل داد. علاوه بر آن، بسیاری از مشاهیر و آیات از وی اجازه اجتهاد، روایت و امور حسبیه دارند. اسامی تعدادی از شاگردان وی چنین است:

«آقا ضیاء الدین عراقی»، «محمد جواد بلاغی»، «محمد کاظم شیرازی»، «محمد حسین غروی اصفهانی»، «سید شهاب الدین مرعشی نجفی»، «آقا بزرگ طهرانی»، «سید شمس الدین محمود مرعشی نجفی»، «حیدر قلی خان سردار کابلی»، «مهدی لاکنی رشتی»، «علی علم الهدی فومنی»، «حسین وحید آستانه» و.... .

* مراعات در ساعات تدریس

میرزا محمد علی اکثر ساعات شبانه روز را به تدریس و مطالعه اشتغال داشت. درس وی در میان فضلاء و طلاب مشتاقان فراوان داشت و جلسات درس وی به اعتراف شاگردان وی از شلوغ ترین و پر جمعیت ترین حوزه درسی نجف اشرف به شمار می رفت. میرزا به خاطر اینکه جلسات تدریس وی باعث تعطیلی و یا کم رونق شدن سایر دروس نشود و از طرفی طلاب و فضلای درس وی بتوانند از محضر درس سایر اساتید بزرگوار بهره مند شوند در ساعت خلوت همانند ساعات بین الطلوعین و بعد از اقامه نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشاء اقدام به تدریس می فرمود و به همین دلیل طلاب و فضلاء و حوزه نجف موفق می شدند از محضر علمی وی بهره مند شوند. این گونه عمل کردن نشان دهنده اخلاص و صفای باطن میرزا و تواضع و احترام علمی وی نسبت به سایر بزرگان است. محل تدریس وی در یکی از حجرات فوقانی قسمت جنوب شرقی صحن حضرت امیر (علیه السلام) بود.

* اقامه جماعت و زیارت

میرزا در سه وعده صبح و ظهر و مغرب در رواق بالای حضرت امیر (علیه السلام) نماز جماعت را اقامه می کرد و غالب زهاد و پرهیزکاران و طلاب و علمای مقیم نجف اشرف در نماز به ایشان اقتدا می کردند. آن بزرگوار هر ساله چندین بار با پای پیاده به زیارت حضرت سیدالشهداء به کربلا می رفت.

* میرزا از منظر بزرگان

آیت الله شیخ ضیاء الدین عراقی (ره) می گویند:

هر طلبۀ با استعدادی که به نجف اشرف می آمد. هرگاه می خواست درس خارج بخواند به درس آخوند خراسانی می رفت و نیز هرگاه می خواست دروس سطح را بخواند به درس آقا میرزا محمد علی مدرس رشتی چهاردهی می رفت و کمتر فاضل دانشمندی را سراغ دارم که از محضر این دو بزرگوار تلمذ نکرده باشند. این استاد بزرگوار نکات ظریفی را در طی مباحثات علمی خود بیان می نمود که بیشتر بر حلاوت درس وی می افزود. او شاگردان فراوانی از شهرهای ایران، عراق، هندوستان، افغانستان، قفقاز و ترکستان داشت که در درس وی حضور می یافتند. وی به مناسبت، امثال، حکم و حکایات شیرینی از آن نواحی در طی مباحثه خود می گفت که برای همگان مفید و آموزنده بود و هنوز من آن ها را به یاد دارم.

آقا بزرگ تهرانی در تجلیل از استاد بزرگوارش می نویسد:

طلاب و محصلین استقبال بی نظیر از دروس او نمودند، و از حُسن خلق او و سعه صدرش و اخلاص و رعایت حال طلاب بهره مند می شدند. من در دوران تحصیل خود در سطوح و بعد از آن کسی را ندیدم که شاگردانی به اندازه او داشته باشد، تدریس تقریبا وقت او را پر کرده بود. در بحث هایش ازدحام بود. گروهی از گرد او نمی رفتند مگر اینکه گروهی دیگر برای تحصیل در بحث دیگری گردش جمع می شدند و کتابی دیگر طول شب و روز به همین گونه بود. من از ابتدای ورودم به نجف در سال 1313 قمری در اجازه روایت گرفتم.

آیت الله مرعشی نجفی (ره) درباره استادش فرموده است:

استاد مکرم ما علامه شیخ میرزا محمد علی مدرس چهاردهی گیلانی رضوان الله علیه فقیه، حکیم، محدث، ریاضی دان، مفسر، رجالی، عابد، زاهد و مؤلف و مصنف تالیفات بسیار بوده است و در تواضع این مرد با عظمت علمی و الهی همین بس که در ماه رمضان با آن عظمت و مقام والای علمی، مجالس عمومی تجوید و قرائت قرآن تشکیل می داد تا همگان از کلام الهی مستضعفین شوند.

استخاره یا کرامت!

میرزای چهاردهی در گرفتن استخاره و علم تعبیر خواب ید طولانی داشت و قضایایی شگفتی از آن بزرگوار نقل شده است که به دو مورد اشاره می شود.

یکی از شاگردان آن بزرگوار می گوید: در یکی از روزهای گرم تابستان نجف، موقع ظهر در خانه ام را به شدت کوبیدند. وقتی در را باز کردم، دیدم یکی از دوستان طلبه است که با ناراحتی و پریشانی گفت: از گرسنگی به تنگ آمده ام و از شما می خواهم مراقب زن و بچه ام باشید تا به ایران بروم. شاید خداوند گشایشی در زندگانی ام فراهم سازد. هر چه از او خواستم به داخل بیاید تا از شدت گرما آسوده شود و به حالت طبیعی برگردد و راه حلی برای مشکلش پیدا کنیم، قبول نکرد، گفتم: آیا با کسی مشورت کرده ای؟ گفت: نه، گفتم: همین الان به حرم مطهر حضرت امیر (علیه السلام) مشرف شو. استادمان میرزا محمد علی در آنجا مشغول عبادت است. در این باره استخاره کن. هرچه آمد، قبول کن. او پذیرفت و رفت و پس از ساعتی با خوشحالی برگشت. گفتم: چه شده است؟ گفت: نزد آقا میرزا محمد علی رفتم و استخاره خواستم. ایشان قرآن را باز کرد و رو به روی من کرد و فرمود: آقا شیخ از حضرت امیر (علیه السلام) خجالت نمی کشی که می خواهی زن و بچه ات را بی سرپرست در نجف رها کنی و برای شکم چرانی به ایران بروی؟ صبر کن. به زودی فرجی حاصل خواهد شد. خودش هم کمکی به من کرد. از استخاره میرزا تعجب کردیم که این استخاره بود یا کرامت. چرا که بعد از مدتی آن طلبه از تنگی معیشت رهایی یافت.

* کدام زن حاضر است با من ازدواج کند!

علامه چهاردهی با اینکه از اساتید نامدار نجف به شمار می آمد، به علت فقر شدید مالی بعد از 40 سالگی ازدواج کرد که آن هم ماجرای جالبی دارد. مرحوم سید محمد خلخالی - از شاگردان وی - چنین نقل می کند: روزی به استادم عرض کردم: چرا با گذشت چهل سال از عمرتان همسری اختیار نکرده اید؟

او چند تکه نان خشک برداشت و خرده کرد. آنگاه روی آن آب پاشید. چون نرم شد، آن را خورد و فرمود: چه زنی حاضر است با این حال و روز مرا تحمل و با من زندگی کند!؟ بالاخره خداوند رحمت خود را شامل حال وی کرد و دختری از بزرگ ترین و شریف ترین بانوان گیلان را به وی ارزانی داشت.

* ازدواج میرزا به روایتی دیگر

آیت الله شیخ اسدالله مجتهد معروف سامرا برای من نقل کرد: در روزگار که میرزای شیرازی در نهایت عزت و شکوت، ریاست تمام شیعیان جهان را به عهده داشت در یکی از ایام سال، یکی از تجار مهم و معروف رشت به نام حاج حسین جدیدالاسلام به حضور میرزا آمد و پول زیادی از بابت وجوهات شرعیه آورد. میرزا از او پرسید: آیا به نجف و نزد آقا میرزا محمد علی رشتی رفته اید و کمکی به ایشان نموده اید؟ حاج حسن در جواب گفت: او را ندیده و نمی شناسم! میرزا گفت: حتما به نجف مراجعت کرده و تمام این پول ها را به او تقدیم کنید. این تاجر هم حسب الامر میرزا به نجف رفت و آقا میرزا محمد علی را ملاقات نمود و تمام پول را به او تقدیم کرد. وقتی فهمید که وی هنوز ازدواج نکرده اند تنها دختر خود را به عقد میرزا درآورد و از آن به بعد خاطر میرزا محمد علی از لحاظ مادی آسوده شد. گویند حاج حسن هر سال مبالغ هنگفتی از پول و کالا برای آقا میرزا محمد علی چهاردهی داماد خود به نجف ارسال می کرد تا اینکه در یکی از سال ها وی برای زیارت و دیدار با دختر و داماد معروف خود به نجف اشرف رفت. با کمال تعجب دید که در منزل دامادش هیچ بساطی نیست و همه ثروت ها، کالاها و هدایای وی توسط میرزا به فقراء و طلاب نجف اشرف انفاق شده است. حاج حسن ناچار شد که تمام پول ها و کالاها را به نام دخترش ارسال نماید ولی با این وصف بارها می دید که میرزا محمد علی به خانه مراجعت نموده در حالی که هیچ لباسی در بر نداشت؟! معلوم شد که چون وی پولی به همراه نداشت تا انفاقی کند در راه، عبایش را به سر گذاشته و در گوشه ای خلوت لباس های خود را از تن بیرون آورده و به نیازمندان می داد. و هر چند روز این قضیه تکرار می شد؛ بارها دختر حاج حسین (عیال میرزا) به شوهر خود می گفت: من و فرزندانم را هم در ردیف مستحقین قرار دهید. و به ما هم انفاق نمائید. میرزا با کمال تواضع و ادب در جواب می فرمود: خدا بزرگ است و فرزندان من هم خدایی دارند. زمانی که حاج حسن پدر عیال میرزا وفات نمود و همسر میرزا استطاعت مالی پیدا کرد، میرزا فورا همسرش را به همراه فرزند ارشد خود حاج شیخ محمد به زیارت خانه خدا فرستاد و خودش به خاطر نداشتن استطاعت مالی از این فیض بزرگ مرحوم ماند. برخی از ارادتمندان حاضر بودند با مخارج شخصی خود میرزا را به زیارت خانه خدا بفرستند، ولی او قبول نمی کرد و در مقابل اصرار دوستان می گفت: من در این سن کهولت می ترسم در آنجا بمیرم و از دفن در جوار حضرت امیر (علیه السلام) محروم شوم.

* آثار

میرزای چهاردهی به رغم اشتغالات فراوان، از کار تحقیق و تالیف غافل نبود و در زمینه های گوناگون اسلامی تالیفاتی به یادگار گذاشت. برخی از آنان در زمان حیات وی چاپ شدند، ولی اغلب آنان توسط نوه اش مرتضی ندرسی چهاردهی چاپ شد. برخی از آثار وی که بیش از 49 اثر می رسد، به شرح ذیل است:

«شرح قواعد الاحکام (3 جلد)»، «شرح صحیفه سجادیه»، «شرح بر مبحث وقت و قبله»، «تبیان اللغه»، «التذکره العزویه (ختوم و اذکار)»، «ترجمه مصائب النواصب و نواقص الروافض»، «ترجمه مکارم الاخلاق طبرسی»، «نجاه العباد»، «ذریعه العباد»، «وسیله النجاۀ»، «شرح دعای سمات»، «شرح دعای صباح»، «شرح زیارت جامعه کبیره»، «شرح زیارت عاشورا»، «مقتل الحسین (علیه السلام)»، «شرح دعای کمیل»، «حاشیه بر رسایل شیخ انصاری»، «حاشیه بر خلاصه الحساب»، «حاشیه بر قوانین الاصول» و... .

* رحلت

علامه چهاردهی بعد از عمری تلاش علمی و مجاهدت در راه اسلام و ترویج معارف اسلامی و تربیت شاگردان منبر و فاضل در سن 82 شالگی (آخر محرم الحرام 1334) دار فانی را وداع گفت.

پیکر آن بزرگوار بعد از تشیع باشکوه در نجف اشرف، در یکی از حجرات صحن جنوبی (طرف قبله) حرم مطهر به خاک سپرده شد.

مجالس فراوانی از سوی آیت نجف و شاگردان و ارادتمندان ایشان در نقاط مختلف تا یک ماه تشکیل شد و شعراء عرب و عجم در رثای آن مرحوم اشعاری سرودند.

از مرحوم آیت الله شیخ محمد لاهیجی نقل شده است: در زمان اقامت من در نجف، یکی از علمای بزرگ رشت از دنیا رفت و قرار شد او را در مقبره مرحوم چهاردهی دفن نمایند، وقتی قبر شکافته شد، بدن تر و تازه صورت شاداب و محاسن خضاب شده آیت الله چهاردهی بعد از بیست سال از رحلتش نمایان شد و همگان آن را دیدند و این نشانه عظمت روحی و معنوی آن بزرگوار است.

منبع: گلشن ابرار ج 7، محمد تقی ادهم نژاد

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha